ای صبحدم همیشه جاوید بیا
عطر خوش بوستان توحید، بیا
دلها همه بیتاب شد از غیبت عشق
باران شکوفه های امید، بیا
محسن_خانچی
سلام
صبح قشنگ آدینهتون بخیر
روز خوبی در پیش داشته باشید
ڪَڸ نرڪَس چہ شود
بوسہ بہ پایت بزنم
تا بہ ڪی خستہ دڸ
از دور صدایت بزنم
همہ ڪَویند
بہ امید ظهورش صلوات
ڪاش ایڹ جمعہ بڪَویند
بہ تبریڪ حضورش صلوات
"اللهم عجڸِ لولیڪ الفرج"
مهدی جان
خجالت مےکشم
اسمم راگذاشته ام:منتظر
امازمانےکه دفتر انتظارم راورق میزنے مےبینے
فضاے مجازے رابیشتر
از امامم مےشناسم
حتےگاهےصبح آفتاب نزده آن راچک مےکنم
اما عهدم رانه!
loulemancity
اشعار_مهدوی
پا شدم آبله پیدا کردم
از خودم فاصله پیدا کردم
سعی کردم به تو مشغول شوم
حیف شد مشغله پیدا کردم
من، سر اینکه به تو دل دادم
با همه مسأله پیدا کردم
در نمازم خم ابروی تو را
در قنوتم، گله پیدا کردم
انتظار این همه انصاف نیست
مردم فیصله پیدا کردم
از خودم دور شدم کاری کن
گم شدم، گور شدم کاری کن
آفتاب شب یلدای همه
گریه ی پشت تمنای همه
هیچ کس فکر تنهایی تو نیست
گریه کن جای خودت، جای همه
بی تو دارند همه می میرند
زود برگرد مسیحای همه
همه شهر به چاه افتادند
مددی یوسف زهرای همه
بنشین تا بنشانی همه را
دربیار از نگرانی همه را
کاش می شد ز سفر برگردی
با همان چند نفر برگردی
چله ی اشک گرفتیم برات
به امیدی که سحر برگردی
مادرم گفت همین جا بشین
بنشینم دم در برگردی
سیزده قرن نشستند نشد
بنشینم چقدر برگردی
نور چشمان همه می رفتی
قول دادی به نظر برگردی
خشکسالیم کویریم بیا
قبل از آنی که بمیریم بیا
شاعر : صابر_خراسانی