تنها انتظارفرج کافی نیست بلکه طاعت وبندگی نیزلازم است مخصوصاباتوجه به قضایایی که پیش ازظهور امام واقع میشود به حدی که جهان مملو از ظلم وستم میگردد خدا می داند که بواسطه ضعف ایمان برسرافراد چه می آید مگرامکان دارد عافیت مطلقه بدون ایمان وطاعت وبندگی انجام گیرد؟!
جمعه ام را ندبه ی جان می کنم
دیده ام را خیس باران می کنم
چشم خود را هر مکانی، یوسفا!
بین راه مصر و کنعان می کنم
صیف و پاییز و بهارانم یکی است
بی تو، در چشمم زمستان می کنم
در خیالم روز و شب در مقدمت
کوچه ی دل را چراغان می کنم
چون که جرمم حائل ما و شماست
توبه از کل گناهان می کنم
این بود عهدم که دیگر هر چه را
امر فرمایی بکن، آن می کنم
در تمام فصل سرد انتظار
جان خود را گرم قرآن می کنم
میل نفسانی، هوسهای دنی
جمله را مذبوح ایمان می کنم
با ندایت: یا لثارات الحسین
یاد یاران و شهیدان می کنم
بهر همواری راهت، هر قدم
در ره پیر جماران می کنم
بعد از آن خورشید جاویدم کنون
طاعت از یار خراسان می کنم.
روزگاریست که درد از تو نهان می داریم
تو چه دانی که شبان آه و فقان می داریم
طره ی موی تو از دست بدادیم ولی
حالمان را که نه در چشم بدان می داریم
گرچه وصف نظرت روز و شبان می خوانیم
ولی افسوس خیر را که از آن بیخبران می داریم
بر در میکده خوش تر ز کسان میمانیم
که چنین بوسه برآن لعل گران می داریم
صاحب الامر چنین حالت تقدیر نگاشت
هرچه باشد چه خوشا عزمِ برآن می داریم
حسن رفعت