یارب فرج امامان رابرسان
یارب فرج امامان رابرسان

یارب فرج امامان رابرسان

شاید با خواندن این متن بتوانیم پیمان محکم تری با امام زمانِ خود ببندیم :

شاید با خواندن این متن بتوانیم پیمان محکم تری با امام زمانِ خود ببندیم :

قسمتی از ناله ها و گریه های امام جعفر صادق (علیه السلام) در فراق حجت خدا امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) :

سیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی وَ ابْتَزَّتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی...

اى آقاى من!

غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ ساخته و آسایش قلبم را از من سلب نموده است‏... ‌‏

کمال الدین و تمام النعمة، ج‏۲، ص۳۵۳

این حال امام معصوم (علیه السلام) است،

ما چه می کنیم و چه کرده ایم برای ظهور...؟!

اگر روزی همه جهانیان بفهمند شیعیان چه گنجینه ای به نام حضرت بقیة الله (ارواحنافداه) را می شناخته و در اختیار داشته اند. ولی در طول قرنها نه تنها برای نجات خویش حرکتی نکرده اند و به دیگران نیز معرفی نکرده اند.

بلکه عده ای از آنها کلاََ فراموشش کردن...!

در مورد ما چگونه قضاوت خواهند کرد؟

آیا ما شایسته ی این سرزنش و ملامت نیستیم؟

منجی عالم ؛ هم اینک غریب و تنهاست،

اگر یاورانی داشته باشد که او را یاری کنند ظهور خواهد کرد و پیروان خویش را نجات داده عالم را گلستان می کند

ای مردم

آخرین سفیر الهی در میان عالمیان و تنها باقیمانده دیارِ آسمانیان منتظرِ ماست....

در روی همین زمین راه می رود. از همین هوا تنفس می کند. اگر چه از دیدگان ما غایب است؛ اما با ما و در میان ماست و ما از دیدگان او غایب نیستیم :

بنفسی أنت من مغیّب لم یخل منّا.

جانم فدایت؛ تو آن حقیقت پنهانی که از میان ما بیرون نیستی.

{ فرازی از دعای شریف ندبه }

ألسلام علیک یااباصالح المهدی،

الإمام  الشَّرِید الطَّرِید الْفَرِید الْوَحِید

به امید روزی که دست‌هایمان را در دستان الهی و مهربانانۀ امام زمان (ارواحنافداه) بگذاریم و با او عهد و پیمان ببندیم و جانمان را فدایش کنیم

امام زمان فرمودند من از مهدیه خیلی راضی هستم ازمن سخن بگویید

امام زمان فرمودند من از مهدیه خیلی راضی هستم ازمن سخن بگویید

یکی از اعمالی که خیلی در جلب نظر مبارک امام عصر عجلّ الله تعالی فرجه الشریف موثر می باشد

معرفی آن حضرت به جامعه   بیرون آوردن نام و یاد مبارکشان از غربت و فراموشی است

 لذا این کار برای کسی که بخواهد نزد امام زمان عجلّ الله تعالی فرجه الشریف محبوب شود یکی از بهترین راه های نزدیک شدن به آن حضرت است.

در این رابطه جریانی هست که علاوه بر اینکه از شبکه سراسری سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد در برخی از کتب نیز نقل شده است که یکی از اساتید دانشگاه تعریف می نمودند: خانم مهدیه یکی از دانشجویانی بود که در کلاسهای مذهبی ما حضور می یافت و خیلی شیفته امام زمان عجل الله فرجه بود ودر فراق ایشان زیاد گریه می کرد. یک روز گفت که هیچ آرزویی جز زیارت و ملاقات با امام زمان عجلّ الله تعالی فرجه الشریف ندارد و از این فراق شکایت می کرد.

من به ایشان گفتم مشکل شما این است که نسبت به اجتماع و اطرافیانت بی تفاوت هستی ایشان با تعجب پرسید چطور؟ از ایشان پرسیدم چند نفر خانم در کلاس دانشگاه همراه شما درس می خوانند وآنها از لحاظ اخلاقی چگونه اند.

گفت پانزده نفر در کلاس درس هستیم و جز من و شخصی دیگر بقیه دوستانم در حال و هوای غفلت و گناه و دوری از خدا به سر می برند.

من گفتم:اگر شما بتوانی با اخلاق نیکو و از راه محبت آنها را با امام زمان ارواحنا فداه آشنا کنی و معنی لذت ترک گناه و لذت دوستی با امام زمان عجلّ الله تعالی فرجه الشریف را به آنها بفهمانی با عث قرب و نزدیکی بیشتر تو به حضرت بقیه الله ارواحنا فداه خواهد شد.

چون رسالت حضرت هم هدایت مردم به سوی خداست.بنابر این اگراین کاررا انجام دهی در واقع مسیر کار تو با رسالت آن حضرت یکی می شود و در این زمینه با آن وجود مقدس سنخیتی پیدا خواهی کرد. ایشان قبول کردند ورفتند.

حدود یکسال از این ماجرا گذشته بود یک روز دانشجویی که جدیدا وارد شهرمان شده و خیلی آدم با صفایی هم بود با من تماس گرفت و در حالی که گریه می کرد گفت:آیا شما شاگردی به نام مهدیه... دارید؟ وقتی قضیه را پرسیدم ایشان گفت دیشب در عالم خواب دیدم سر کلاس شما هستم و جوانان زیادی هم بودند.

در همین حال حضرت بقیه الله عجلّ الله تعالی فرجه الشریف به مجلس تشریف آوردند و فرمودند:

((من از مهدیه...خیلی راضی هستم به دلیل سه خصوصیتی که دارد.

اول: او بیشتر برای دیگران دعا می کند تا برای خودش و مشکلات دیگران در درجه اول اهمیت برای اوست.

دوم: این که در هر مجلسی که وارد می شود ما را ازغربت بیرون می آورد و در میان دیگران از ما یادی می کند و مانع آلوده شدن آن جمع به گناه وغیبت می شود.

سوم:همیشه در تنهایی اش به یاد ما است و برای ما دعا می کند.))

وبعد حضرت رفتند و به ایشان ابراز لطف کردند و مهدیه هم گریه شوق می کرد.

 بعدا که با مهدیه گفتگویی داشتم متوجه پیشرفت های معنوی ایشان شدم و دانستم که ایشان نیز توفیق زیارت جمال مقدس امام زمان عجلّ الله تعالی فرجه الشریف را پیدا کرده است.

قصه‌های زندگانی امام زمان(عج) دل سیاه انار

قصه‌های زندگانی امام زمان(عج)

دل سیاه انار

در قرن هفتم هجری و به هنگام سلطه‌ی اروپایی‌ها بر بحرین، حاکم این منطقه‌ی شیعه نشین، یکی از دشمنان سرسخت اهل بیت و یکی از کینه‌توزترین و مخالفان شیعیان بود.

وزیرش نیز از خودش متعصب‌تر و کینه‌توزتر بود. روزی آن وزیر به کاخ حاکم و امیر وارد شد؛ در حالی که اناری در دست داشت. او انار را به امیر بحرین نشان داد!

امیر انار را در دست خود چرخاند و با دقت به آن نگریست. سپس با خرسندی سری تکان داد و لبخند مرموزی بر لب آورد؛ زیرا روی انار، این عبارت به چشم می‌خورد: «لا اله الا اللّه محمد رسول اللّه ابوبکر و عمر و عثمان و علی خلفاء رسول اللّه».

امیر بحرین، سپس با لحن ویژه‌ای گفت:

_‌ همین نشانه‌ای مهم و دلیلی محکم بر باطل بودن مذهب شیعه است!

وزیر هم از فرصت استفاده کرد و پیشنهاد داد که امیر، دانشمندان و شخصیت‌های شیعه را فراخواند و این انار را به آنان نشان دهد.

آنگاه اگر آنها از تشیع به تسنن گرویدند، رهایشان کند و اگر همچنان به پیروی از مذهب خویش اصرار ورزیدند، از آنان بخواهد یکی از این سه کار را برگزینند: یا همانند غیر مسلمانان(یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) جزیه(نوعی مالیات) بپردازند یا برای رد آنچه که روی انار نوشته شده است، پاسخی قانع کننده بیاورند یا این‌که حاکم بحرین آنان را به گونه‌ای دسته جمعی اعدام کند و زنان و فرزندانشان را به اسارت بگیرد و اموالشان را هم به غنیمت ببرد!

امیر نگاه تحسین برانگیزی به وزیرش انداخت در حالی‌که برقی از شیطنت و‌ به گمان خودش، پیروزی در دیدگانش دیده می‌شد، دستور داد که همه‌ی شخصیت‌های شیعه را گِرد آوردند.

سپس با نشان داد انار به آنان، خواسته‌های سه‌گانه را مطرح و آنان را به گزینش یکی از آنها فراخواند. شخصیت‌ها و بزرگان شیعه، سه روز مهلت خواستند، آنگاه برای رهایی از این گرفتاری به گفت‌و‌گو و مشورت پرداختند.

پس از آن، از میان خویش سه تن را برگزیدند و قرار گذاشتند که هر کدام از آنها، یک‌ شب به بیابان‌ برود و در دل تاریکی امام نورانی و‌ هدایت‌گر، حضرت مهدی(عج) را به فریاد‌رسی بخواند.

در نخستین شب، یکی از آن سه نفر رو به صحرا نهاد؛ اما هر چه کرد، نه به دیدار امام نایل شد و‌ نه راهی برای حل مشکل یافت!

شب دوم، دیگری به بیابان رفت؛ اما او‌ نیز دست خالی برگشت! در سومین و آخرین شب، نوبت به شخصیت برجسته‌ای به نام «محمدبن عیسی دمستانی» رسید. او که مردی دانا، اندیشمند و با‌تقوا بود، با سر و‌ پایی برهنه و با چشمانی اشک‌بار، روانه‌ی بیابان شد و مشغول شد به نیایش در پیشگاه پروردگار و توسل و یاری جستن از آخرین برگزیده‌ی کردگار، حضرت بقیة اللّه، امام زمان(عج) که جان‌های همگان به فدایش باد. او همچنان می‌گریست و از امام مهدی(عج) می‌خواست که شیعیان را از این گرداب هول‌انگیز و گرفتاری بزرگ برهاند.

ادامه این ماجرا جمعه آینده ...

هَلْ مِنْ مُعینٍ فَأُطیلَ مَعَهُ الْعَویلَ وَالْبُکاءَ؟

https://s2.uupload.ir/files/%D9%87%D9%8E%D9%84%D9%92_%D9%85%D9%90%D9%86%D9%92_fkmk.jpg

هَلْ مِنْ مُعینٍ فَأُطیلَ مَعَهُ الْعَویلَ وَالْبُکاءَ؟

خودمانیم... امرزو هم گذشت...،

چقدر یاد او کردیم؟

غریب تر از او هم هست در زندگی ما ؟؟؟

هَلْ مِنْ مُعینٍ فَأُطیلَ مَعَهُ الْعَویلَ وَالْبُکاءَ ؟

هَلْ مِنْ جَزُوعٍ فَأُساعِدَ جَزَعَهُ إِذا خَلا ؟

هَلْ قَذِیَتْ عَیْنٌ فَساعَدَتْها عَیْنى عَلَى الْقَذى ؟

آیا کسى هست که مرا یارى کند تا بسى ناله فراق و فریاد و فغان طولانى از دل برکشم ؟

کسى هست که جزع و زارى کند ؟

آیا چشمى مى گرید تا چشم من هم با او مساعدت کند و زار زار بگرید ؟

{فرازی از دعای شریف ندبه}

گر چه سخت است این خزان انتظار

می رسد آخر بهار

می رسد آخر به پایان این عذاب انتظار...

#روایت_انتظار شهادت آرزوی منتظران

#روایت_انتظار

شهادت آرزوی منتظران

امام صادق علیه السلام در حدیثى درباره یاران قائم علیه السلام فرمودند :

هم مِن خَشیَةِ اللّه ِ مُشفِقُونَ، یَدْعُونَ بِالشَّهادَةِ، و یَتَمَنَّونَ أن یُقتَلُوا فی سبیلِ اللّه

آنان افرادى خدا ترس و شهادت طلبند و آرزو دارند که در راه خدا کشته شوند.

مستدرک الوسائل ج ۱۱ ص ۱۱۴ ح ۱۲۵۶۵

از جمله ویژگی های انسان منتظر این است که همیشه منتظر شهادت است و یکی از دعاهای همیشگی اش طلب شهادت از خداست. منتظران واقعی امام مهدی علیه السلام برای رسیدن به شهادت سر از پا نمی شناسند.

جهاد در راه خدا در همه مقاطع و به‌ طور مستمر از برنامه‌های یاران حضرت است: «یُجاهِدونَ فی سَبیل ِاللَّهِ»