یارب فرج امامان رابرسان
یارب فرج امامان رابرسان

یارب فرج امامان رابرسان

آقاجان،، بیا، که عُمرِ منِ خاکسار می‌گذرد

آقاجان،، بیا، که عُمرِ منِ خاکسار می‌گذرد

مُدام مُنتظرم، روزگار می‌گذرد

بیا، که جانِ من از آرزوی دیدارت

به لب رسید و غمِ دل فَگار می‌گذرد

بیا به لُطف، ز جانِ به لب رسیده بپرس

که از جهان ز غَمت، زار زار می‌گذرد

بر آن شکسته دلی رحم کن ز روی کَرَم

که ناامید زِ دَرگاه یار می گذرد

من اَر چه دورم از دَرگهت دلم هر دَم

بر آستانِ دَرَت چندبار می‌گذرد

فرج مولاصلوات

اللهم سَلِّم و تَمِّم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.