قصههای زندگانی امام زمان(عج)، قسمت سوم
شیخ صدوق میگوید:
در سالی که گروهی از قرمطیان شورش کردند حج گزاران را میکشتند.
پدرم نامهای به حسین بن روح سومین نماینده ویژهی امام مهدی علیه السلام نوشت و برای رفتن به مکه از حضرت اجازه خواست. پاسخ امام زمان علیه السلام این بود که امسال نرو.
پدرم باز پرسید: آخر نذر واجب دارم، آیا رواست که به حج نروم؟
بار دیگر این پاسخ از سوی امام علیه السلام و توسط نماینده ایشان به دست پدرم رسید، اگر از رفتن ناگزیری پس با آخرین کاروان رهسپار شو.
پدرم بر اساس این رهنمود. با آخرین کاروان راهی مکه شد. و چون بازگشت. به ما گفت:
آگاهی یافتم همهی کسانی که با کاروانهای پیشین حج رفتهاند، به دست شورشیان کشته شدهاند.
اینجا بود که ما به حکمت فرمان امام زمان علیه السلام پی بردیم!
جمعهها، منتظر قسمتهای بعدی باشید...
برگی از کتاب امام زمان (عج) صفحه ۴۹ و ۵۰