یارب فرج امامان رابرسان
یارب فرج امامان رابرسان

یارب فرج امامان رابرسان

#تلنگر داشتم جدول حل می کردم ، یکجا گیر کردم: "حَلّٰال مشکلات است سه حرفی"

#تلنگر

داشتم جدول حل می کردم ، یکجا گیر کردم: "حَلّٰال مشکلات است سه حرفی"

پدرم گفت: معلومه ، «پول»

گفتم: نه ، جور در نمیاد

مادرم گفت: پس بنویس «طلا»

گفتم: نه ، بازم نمیشه.

تازه عروس مجلس گفت: «عشق»،

گفتم : اینم نمیشه.

دامادمان گفت: «وام»

گفتم: نه.

داداشم که تازه از سربازی آمده گفت: «کار»

گفتم: نُچ.

مادربزرگم گفت: ننه، بنویس «عُمْر»

گفتم: نه، نمیخوره

هر کسی درمانِ دردِ خودش را میگفت ، یقین داشتم در جواب این سؤال،

پابرهنه میگوید «کفش»

نابینا می گوید «نور»

ناشنوا میگوید «صدا»

لال میگوید «حرف»

و...

اما هیچ کدام جواب کاملی نبود

 جواب «فَرَج» بود و ما هنوز باورمان نشده:

تا نیایی گِره از کارِ بشر وا نشود

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.