یارب فرج امامان رابرسان
یارب فرج امامان رابرسان

یارب فرج امامان رابرسان

برمدارعشق

برمدارعشق

سلام ای صاحب دنیاکجایی

گل نـرگس بگو مولا کجایی

جهان دلتنگ رویت گشته بنگر

تـو ای روشنگر شبـهـا کجـایی

دلیل ندبه خواندن صبح جمعه

تـو ای ذکر همـه لبهـا کجایی

ای نعمت باطنی عالم مهدی

وی نور دل نبی خاتم، مهدی

تکمیل نموده رب به تونعمت ها

ای نعمت جاری دمادم ، مهدی

خدایـا

ای مهربان ترین مهربانان

بحرمت آقاامام زمان(عج)

در این روز آدینه

حاجت ما را روا کن

گناهی برایمان مگذار

جز آنکه مارا بیامرزی

و اندوهی به ما نرسد

جز آنکه برطرفش سازی

و دشمنی مگذار

جزآنکه دور بفرمایی

اللهم عجل لولیک الفرج

برحمتک یااَرْحَمَ والرّاحِمین

سیر نمی شوم زتو ، ای مه جان فزای من

https://s4.uupload.ir/files/%E2%80%8F%D8%B3%DB%8C%D8%B1_xwl8.jpg

سیر نمی شوم زتو ، ای مه جان فزای من

جور مکن جفا مکن ، نیست جفا سزای من

با ستم و جفا خوشم ، گرچه درون آتشم

چونکه تو سایه افکنی بر سرم ای همای من

#امام_زمان عج

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

#حدیث_انتظار عقدالدرر/۱۳ از حذیفه از پیامبر صلی‌الله علیه‌ و آله روایت می‌کند:

https://s4.uupload.ir/files/%D8%A7%D8%B2_%D8%AD%D8%B0%DB%8C%D9%81%D9%87_b68i.jpg

#حدیث_انتظار

عقدالدرر/۱۳ از حذیفه از پیامبر صلی‌الله علیه‌ و آله روایت می‌کند: اگر از دنیا یک روز باقیمانده باشد، خداوند در آن روز مردی را که همنام من است و اخلاق مرا دارد و کنیه‌اش ابوعبدالله است، می‌فرستد.

مردم میان رکن و مقام با او بیعت می‌کنند. خداوند دین را به وسیله او باز می‌گرداند و برای او فتح‌هایی رخ می‌دهد. پس بر زمین کسانی که لااله‌الا‌الله می‌گویند، باقی خواهند ماند.

در این هنگام سلمان برخاست و گفت: یا رسول الله! از کدام فرزند شما؟ ایشان فرمودند: از این فرزندم، و با دست بر حسین علیه‌السلام زدند.

فرهنگ موضوعی احادیث امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه، ص ۵۸۱

مسجد مقدس جمکران:

آقا امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند :

https://s4.uupload.ir/files/%D8%A2%D9%82%D8%A7_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_9l5c.jpg

آقا امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند :

اگر میخواهی ثواب صد سال روزه همه ایام در نامه عملت ثبت شود ، مردم را با امام زمان آشنا کن.

بحارالانوار ج ۲ ، ص ۴

پیرمردی داخل حرم دستی کشید روی پای جوانی که کنار او نشسته بودو گفت سواد ندارم برایم زیارتنامه میخوانی تاگوش دهم.

پیرمردی داخل حرم  دستی کشید روی پای جوانی که کنار او نشسته بودو گفت سواد ندارم برایم زیارتنامه میخوانی تاگوش دهم.

جوان باکمال میل پذیر فت و شروع کرد به خوانـدن زیارت نامه

السَّلامُ عَلَیْکَ یا بْنَ رَسُولِ اللّهِ ....

 وسـلام داد به معصومیـن تا امام عسکری(ع).

جوان  با لبخندی پرسیـد: پدرم  امام زمانـت را میشناسی؟

 پیرمرد جواب داد:چرا نشناسم؟

جوان گفت: پــس سلام کن.

پیرمـرد دستش را روی سینـه اش گذاشت و گفت :

 السَّلامُ عَلَیْکَ یا حجة بن الحسـن العسکری

 جوان نگاهی به پیرمرد کرد و لبخند زد و دست خود راروی شانه پیر مرد گذاشت وگفت:

«و علیک السلام و رحمـة الله و برکاتة»

 مبادا امـام زمـان کنارمان باشد و او را نشناسیم..

 آقا سلام، باز منم، خاک پایتان

دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان!

در این کلاس سرد، حضور تو واجب است.

 این بار چندم است که استاد غایب است؟

الّلهُمَّ عَجّل لِولیک الفرج.