دلنوشته_مهدوی
مهدی_جانم
هنوزهم منتظریم تابه الف قامتت،قیامت صغری به پا شود.
مقیم منزل شوقیم؛شایدکه غبارچنان شهوار، سرمه چشمانمان شود.
هرروز،زیارتنامه خورشیدمیخوانیم؛بلکه آسمان، مارا به باران بیدریغ مهر،میهمان کند.
پرگارنگاه را به هلال ابروانت،کمانه میزنیم؛ شایدکه برق نگاهت،لحظهای،شهاب آسمان بیستارهمان باشد.
ای مثلث هستی؛که اضلاع حضورت،زوایای عشق را ترسیم میکنند،هیهات ازطول هجرت و عرض کوتاه عمرها!هیهات ازدست نایازیدن به قله ارتفاعت!
ازآن روزکه استوانه عشقت،مدارپیچیده زندگی رابه رویم گشود،دیگر مجالی برای تصویرهای خیالی ذهنم باقی نگذارد.
پیشتراز صاحبدلی پرسید:قاعده عشق کجاست؟
گفت:آنجاکه قامت استوار مهدی(عج)برآن عمودمیشودوخیمه میزند.
گفتم:آیامیشودبه شعاع بینهایت ومرکز عشق،دایرهای زدکه محیط،برخواستههای دل باشد؟
گفت:اگر بتوانی
اللهم عجل لولیک الفرج
تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود
منتظران ظهور
montazerane_zohoor
اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج