یارب فرج امامان رابرسان
یارب فرج امامان رابرسان

یارب فرج امامان رابرسان

شعری که ایت الله بهجت(ره) در اواخر عمرشان زمزمه میکردند....

شعری که ایت الله بهجت(ره) در اواخر عمرشان زمزمه میکردند....

با کدام آبرو، روز شمارش باشیم؟

عصرها منتظر صبح بهارش باشیم؟

سال ها منتظر سیصد و اندی مرد است

آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد

مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم

سال ها در پی کار دل ما افتاده

یادمان رفت کمی در پی کارش باشیم

ما چرا؟ خوبترین ها به فدای قدمش

حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم؟

اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید

به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم...

اللهم عجل لمولانا الغریب الفرج

Be_Sooye_Zohoor

بوی عطر یار دارد جمعه ها

http://uupload.ir/files/zauo_%D8%A8%D9%88%DB%8C.jpg

بوی عطر یار دارد جمعه ها

وعده دیدار دارد جمعه ها

جمعه ها دل یاد دلبر می‌کند

نغمه یابن الحسن سر می‌کند

اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج

امام زمان آمدنی نیست، آوَردَنیست


http://uupload.ir/files/hzsu_%DB%8C%D8%A7%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8_%D8%A7%D9%84%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86.jpg

امام زمان آمدنی نیست، آوَردَنیست

حاج اسماعیل دولابی میفرماید: ظاهرا میگوییم آقا می آید ولی در حقیقت ما به خدمت حضرت میرویم.

ما به پشت دیوار دنیا رفتیم و گم شدیم، باید از پشت دیوار بیرون بیاییم تا ببینیم که حضرت از همان ابتدا حاضر بودند. امام زمان گم و غائب نشده است. ما گم و غائب شده ایم.

مصباح الهُدی ص ۳۱۹

از حضرت فاطمه روایت شده که پیامبر اکرم فرمودند:

امام همچون کعبه است که (مردم) باید به سویش روند، نه آن که (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید.

بحار الانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۳

تا ما نخواهیم، او نمی آید...

 از خودمان شروع کنیم...

Be_Sooye_Zohoor

تقدیم به ساحت مقدس آقا امام زمان (عج)

تقدیم به ساحت مقدس آقا امام زمان (عج)

ای پادشاه خوبان، آخر بگو کجایی

رخسار کن نمایان، آخر بگو کجایی

بی آفتاب رویت عالم صفا ندارد

تنها صفای عالم آخر بگو کجایی

بازآ که دردمندان محتاج یک نگاهت

ای رهبر مسیحا،  آخر بگو کجایی

رویت ندیده گویم زیبا و باشکوهی

ای شاه خوب رویان، آخر بگو کجایی

در دست تو درخشد انگشتر سلیمان

ای وارث رسولان، آخر بگو کجایی

از هیبتت بلرزد طاغوت، یابن زهرا

از بیم ذوالفقارت، آخر بگو کجایی

باشد عصای موسی در دست پر توانت

تا معجزه نماید    آخر بگو کجایی

شاید تو را نبینم، باعشق تو بمیرم

دنیا وفا ندارد، آخر  بگو  کجایی

با گوشه نگاهت، این شعر شد عنایت

تقدیم  شد برایت، آخرت