داستان های کوتاه امام زمانی
شیخ گفت: چهل شب هر شب صد بار
"رب ادخلنی مدخل صدق"را بخوانید امام زمان را می بینید.
رفت وآمد گفت: "خواندم و ندیدم."
جواب شیخ مو را به تنش راست کرد:
"توی مسجد که نماز می خواندی سیدی بهت گفت انگشتر دست چپ کراهت دارد
گفتی کل مکروه جایز !
آن سید امام زمانت بود."
برگرفته از کتاب " تا همیشه آفتاب "
نسیم وحی
nasimevahy