یارب فرج امامان رابرسان
یارب فرج امامان رابرسان

یارب فرج امامان رابرسان

اَلْسَّلاٰمُ.عَلَیْکَ.یٰا.مَوْلایَ.یا.اَباٰصالِحَ.اَلْمَهْدی(عج)

اَلْسَّلاٰمُ.عَلَیْکَ.یٰا.مَوْلایَ.یا.اَباٰصالِحَ.اَلْمَهْدی(عج)

از خدا هر وقت که اذن محرم خواستم

پیشتر از آن ظهورت را دمادم خواستم

هر زمان هم رخصت سینه زدن می خواستم

پشت بندش دیده ای از اشک زمزم خواستم

خواستم در این عزاداری بساطی جور را

تا که خرج تو شوم رزقی فراهم خواستم

صبح گریه می کنی تا شب و شب تا صبح را

گریه کردن را شبیه تو دمادم خواستم

دیده ای خندان نخواهد دید لب های مرا

شاد بودن را هم از شکرانه غم خواستم

تا عزاداران جدت را بگریانم ز تو

روضه و شعر و گریز و نوحه و دم خواستم

چون شهیدان در رکاب تو شهادت را ولی

روی دامان تو در خط مقدم خواستم

تو عزاداری و در این روزها غرق غمی

از سر شرمندگی بوده اگر کم خواستم

تا که امضای تو زینت بخش طومارم شود

غیر اشک و گریه از تو کربلا هم خواستم

نسیم وحی

mfatematozzahra

اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.