السَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ..
بنده ام آمده ام بر در آن بنده نواز
تا در لطف کند بر منِ بی مرتبه باز
عجبی نیست ز شوق مه منظومه ی عشق
دود خاکستر دل روی بیارد به فراز
خارم و آرزوی جان و جنانم این است
رکعتی پشت گل فاطمه افتم به نماز
باز پایین برود کفه ی موی مه ما
اگر افتد همه ی دهر در آن سوی تراز
ترسم از کثرت بی هوشی معقولات است
کاش بیرون نشود یار من از پرده راز
ز کرمخانه ی آن یار چه باید خواهم
منم و کوتهی جانم و این دست دراز
جعفر ابوالفتحی
مناجاتـفراقـامامـزمان
انتشار همراه با ذکرِ نامِ شاعر
اللهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفرج
کشکول(صاحب)