یارب فرج امامان رابرسان
یارب فرج امامان رابرسان

یارب فرج امامان رابرسان

ای پادشاه خوبان، داد از غم تنهایی

ای پادشاه خوبان، داد از غم تنهایی
دل بی‌تو به جان آمد، وقت است که بازآیی
دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
مشتاقی و مهجوری، دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
ای درد توام درمان در بستر ناکامی
وی یاد توام مونس در گوشه تنهایی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.