یارب فرج امامان رابرسان
یارب فرج امامان رابرسان

یارب فرج امامان رابرسان

بیا وگرنه در این انتظارخواهم مرد

بیا وگرنه در این انتظارخواهم مرد
اگر که بی تو بیاید بهارخواهم مرد
به روی گونه من اشک سالها جاری است
به زیر پای همین آبشار خواهم مرد
خبر رسید که تو با بهار می آیی
در انتظار تو من تا بهارخواهم مرد
نیامدی و خدا آگه است من هر روز
به اشتیاق رخت چند بار خواهم مرد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.