شگفتا از زمانه
شگفتا از زمانه
ز مردان و زنان و کودکانی پربهانه،
که گرد آتش آتش پرستان
چونان پروانه بی پروا بسوزند
حقیقت را رها کرده به امید سراب یک فسانه
که تنهاتر بماند ساقی میخانۀ عشق
یگانه حجّت ربّ یگانه
کسی اینجا خریدار متاع قلب او نیست،
کسی اینجا گرفتار بلا و درد او نیست،
کسی اینجا اسیر و مبتلای راه او نیست،
از این رو شمس رخسارش پس ابری نهان است
از این رو رانده و آواره و تنهای تنهاست
دل نوشته گناه تو چیست؟!
بسم الله الرحمن الرحیم
دل نوشته
گناه تو چیست؟!
آخر به کدامین گناه صبح هایت همه حسرت و شبهایت همه آه ؟!
این همه سال و این همه انتظار و این همه چشم به راهی....
به من بگو چه می کنی با این قلب پر درد ؟!
چه می کنی باآه و چه می کنی با درد ؟!
چه می کنی با مروراین خاطرات تلخ ؟!
خاطره در ... خاطره دیوار ... خاطره گل میخ ... خاطره مادر...خاطره مسجد .... خاطره محراب ... خاطره فرق شکافته ... خاطره پدر ...خاطره زهر ... خاطره زندان ... خاطره زنجیر ...خاطره تشنگی ...خاطره تنهایی ....خاطره طفل شیر خوار و عمود آهنین
کمر شکسته ... پیشانی سنگ خورده ...تیر سه شعبه ... گلوی بریده
آه ...خدای من ... چه می کنی با این همه درد و جه می کنی با این همه آه
چه می کنی با این سوز ؟!
چه بوده است زندگی تو ؟!
هر لحظه با درد هر لحظه با غم و هر لحظه با غربت ... آه ... غربت
(( یا صاحب الزمان))
تو با غربت جدت بیش از همه آشنایی...
تو درد غربت را می شناسی و با غریبی آشنایی و با رنج خیانت مردمان خو گرفته ای
تو میدانی که درد و غم و رنج چیزی است و احساس تنها ماندن چیزی دیگر
آه پدر ...
تو نیز تنها مانده ای ....تو نیز غریب مانده ای...
باور می کنی پدر؟!
گذر ایام تو را از یاد مردمان برد...
گذز ایام تنهات نام تو را لقلقه زبانشان کرد...
می دانی پدر ؟! لقلقه زبان و دیگر هیچ ...
به یقین تو در شگفتی ...
از آنان که گریه می کنند برغربت امام شهید شان ...
نمی گریند بر غریبی امام زنده خویش...
آه پدر به کدامین غم ها تنها مانده ای...
چه بوده است که نکرده ای در حق مردمان ؟!
چه بسیار سفره هاشان که دعا کردی و خداوند برکت داد ...
چه بسیار نمازها که خواندی و خداوند باران داد...
چه بسیار ناله ها که کردی و خداوند رحمت فرستاد...
وچه بسیار صورت که بر خاک گذاشتی تا خداوند درگذرد از ایشان...
آه پدر ... تک تکشان را در یاد نگاه میداری... و یکایکشان را در نظر داری...
فراموششان نمی کنی...
پس چگونه است که ایشان فراموشتان کرده اند؟!
چگونه است که دم میزنند از این که که اگر در کربلا بودند هرگز دست از یاری
امامشان برنمی داشتند و نمی بینند امروز چگونه تنهایت گذارده اند
تو خوب با بهانه هایشان آشنایی... خوگرفته ای ... می نالند از غم نان اینکه فرصتی ندارندتا آنچنان که باید به امامشان بپردازند و به یاد می آورم ...گفتار آنان را که به بهانه هایی چون این ... چگونه جت حسین ع را تنها گذاردند ؟!
دنیا فرقی نکرده است پدر ...دنیا فرقی نکرده است ...
ای کاش یقین می داشتند که نه حسین (ع) را در کربلا احتیاجی به آنان بود نه تورا در این زمان....
ای کاش یقین می داشتند که این سوز و گداز تو . نه برای خودت بلکه برای خودشان است و البته گشایش کار ایشان برای تعجیل فرج است...
گوشهایشان سنگین شده است پدرجان !...
ایکاش نه به لقلقه زبان که یقین می داشتند از حالشان غافل نمی شوی ....
ای کاش یقین می داشتند که غم نانشان را فراموش نمی کنی...
ای کاش یقین می داشتند که چشمان تو در همه حال نظاره گر آنان است...
با اعمال خیرشان شاد و با کردار زشتشان دل شکسته می شوی ...
ولی اما ...
دعا می کنی در حقشان ... همچنان دعا می کنی در حقشان تا خداوند معرفتی عنایت کند به آنان تا دریابند روانیست ... به خداوندی خدا روا نیست دل شکسته هزار ساله امامشان را به تیغ اعمال زشتشان بیش از این مجروح سازند ...روا نیست که با سنگ کردار بدشان برپیشانی تو بزنند...
و روا نیست نیزه افعال نا پسند شان را در قلب تو فرو کنند...
که به خدا تو ایشان را دوست داری و جفا با دوستان جفاست...
و کسی چه میداند شاید هر روز ندائشان دهی که: آی مردمان! امام غائب از نظرتان را تنها نگذارید که بخدا خیر شما در همراهی با اوست...
نمی خواهید چونان علی اصغر (ع)در آغوش پر مهرش جان بسپارید؟!
نمی خواهید چونان علی اکبر (ع) سر بر دامنش به آسمان پر بکشید؟!
نمی خواهید چون عباس (ع) پشت گرمی امامتان باشید؟!
او هر روز همه شما را می خواند ... به نام هم می خواند...
او چون جدش حسین (ع) هر روز و همه روز ندا می دهد که:
((هل من ناصرا ینصرنی))
و کجایند آنان که پاسخ ندای امامشان را بدهند... کجایند آنان ... کجایند؟!
یا صاحب الزمان!
آخر به کدامین گناه صبح هایت همه حسرت است و شبهایت همه آه ...
این همه سال ...این همه انتظار ...این همه تنهایی...این همه غربت..
آیا برای وقت ظهورحضرت مهدی(عج)
آیا برای وقت ظهورحضرت مهدی(عج)غیراز روایات مثلث ظلمات وجورا راه دیگری نیزوجود دارد؟جواب:بله اگرعده ای توافق برصلاح(اصلاح شدن)کننددرظهور آن حضرت موثراست ولی این فقط اگراست میگوینداگررابامگر پیوند دادندوازجمع آن دو کاشکی (ایکاش) درآمد
آقا دلم خون شد ز سربازی شیطان،
آقا دلم خون شد ز سربازی شیطان،
دستم بگیر، گردم به راهت جان نثاری...
خود سازی و پاک بودن از وظایف مهم منتظران بشمار می آید.اهمیت از این جهت است که درک فضیلت صحبت ایشان و قرار گرفتن در اعداد اصحاب آن امام(عج) بستگی به این مطلب دارد.امام صادق(ع):پرهیزگاری و خوش اخلاقی از جمله صفات بارز اصحاب حضرت(عج) میباشد.
یکی از وظایف
یکی دیگر از وظایف این است که پیوسته منتظر آن حضرت باشیم وهرلحظه خودرا برای آن واقعه عظیم وبی مانند آماده سازیم خداوندمتعال درقرآن خاقت انسان راعبادت می داند وپیامبردرحدیثی معنای آین آیه شریف را بیان می فرماید(برترین عبادت انتظار فرج است)