کی قسمتم
شود که تماشا کنم تو را
ای نور دیده، جان و دل اهدا کنم تو را
این دیده نیست قابل دیدار روی تو
چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را
تو در میان جمعی و من در تفکّرم
کاندر کجا برآیم و پیدا کنم تو را
هر صبح جمعه ندبهکنان در دعای صبح
از کردگار خویش تمنّا کنم تو را
یابن الحسن، اگر چه نهانی ز چشم من
در عالم خیال، هویدا کنم تو را
گویند دشمنان که تو بنمودهای ظهور
زین افترای محض، مبرّا کنم تو را
همچون مؤیّدم به تکاپو، مگر دمی
ای آفتاب گمشده، پیدا کنم تو را