مهدی شناسی ۳۶
امام کهف حصین ماست و مثل پدر و مادری که به طور دائم، مستقیم و غیر مستقیم، دنبال فرزندشان هستند و از او جدا نمی شوند، پیوسته در پی ماست.
همیشه و در همه حال با مولایمان حرف بزنیم. چون او مجرای ما برای رسیدن به خداست.
"من اَرادَ الله بَدَاَ بِکم"
هر که خدا را بخواهد، از شما و با شما آغاز می کند.
ما در زندگی خود می بینیم که هر وقت دستمان را به بزرگ ترها داده ایم، حتی اگر هم افتاده باشیم، آن ها ما را گرفته و بلند کرده اند.
بیاییم وجودمان را به دست پدر و علت وجودمان بدهیم و همیشه با او باشیم.
دست در دست او به خیابان برویم و خرید کنیم؛ دست در دست او رانندگی کنیم؛ دست در دست او به خواستگاری برویم و عروسی بگیریم و...
در همه چیز با عشق و یاد او باشیم؛منتها در وجود و جانمان، نه در زبان!
بزرگان فرموده اند که البته از سوی دیگر هم از خود غافل نشویم، همیشه روی خودمان کار کنیم و تزکیهی نفس داشته باشیم.
مبادا شیطان القا کند که: "هر کاری خواستی انجام بده، آقایت دستت را می گیرد!"
این مطالب را به خود تلقین کنیم. اگر یادمان رفت، دوباره و دوباره تمرین کنیم؛ آن قدر به نفسمان بگوییم تا برایمان ملکه شود.
آن وقت دیگر خودمان نیستیم و اینجاست که اتصال با حضرت برقرار می شود.
به_عشق_مولا_گناه_نکنیم