اندکی صبر
یک جهان نامردی
ماییم وزخم یک جهان نامرد برگرد
هجرتوباماکارخودراکرد برگرد
دیدی که مهرت مبتلامان ساخت تاسوخت
مجنونمان کرد و بیابان گرد برگرد
ماییم وصبرودیده ای بیدار وخونبار
دیدی که غم برماچه هاآوردبرگرد
آقانبودی عاشقی خون خورد وتامرد
آقانبودی باغمان شدزرد و برگرد
فرداکه تابوتم رودبردست دیراست
امشب که می پیچم به خودازدردبرگرد
اشک ازغمت درگل فرومی ریخت ومی گفت
خشکیده چشمی بررهت برگدبرگرد
ارسالی حسین بیاناتی