یارب فرج امامان رابرسان
یارب فرج امامان رابرسان

یارب فرج امامان رابرسان

علی بن ابراهیم بن مهزیار می گوید:

علی بن ابراهیم بن مهزیار می گوید:

19 سال متوالی به مکه رفتم تا خدمت امام زمان (عج) تشرف پیدا کنم.

سال آخری که آمدم نا امید و دلگیر بودم، با خود گفتم دیگر فایده ندارد چقدر منتظر باشم گویا لیاقت زیارت ندارم.

در همین حال بودم که به من الهام شد برای دیدار سال آینده بیا تا حضرت را ببینی...

سال بیستم فرا رسید با دلی پر از امید و عشق کنار کعبه نشستم و نماز میخواندم، ناگهان دستی روی شانه ام گذاشته شد، به من گفتند اگر میخواهی حضرت را ببینی دنبال ما بیا...

سوار بر مرکب شدیم و در کوه های اطراف گردشی کردیم. شب شد دیدم روی کوهی چادری برپاست و روشنایی از آن پیداست نزدیک شدم بعد از اجازه داخل شدم.

دیدم صورتی دلربا و قامتی بلند، ابروان بهم پیوسته، خوشخو و بخشنده، سلام کردم

حضرت فرمود: منتظرت بودیم چرا دیر آمدی؟

گفتم: سیدی و مولای من شب و روز منتظر شما بودم

حضرت فرمود:

سه چیز باعث شده امامتان را نبینید:

بی رحمی به ضعفاء

قطع رحم

دنیا طلبی

شما اگر رفتارتان را درست کنید ما خودمان می آییم.

الفبای مهدویت

ماجرای کربلا، شرح بلای زینب است

عصرعاشورا، شروع کربلای زینب است

نسیم وحی

nasimevahy

اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.